دیکشنری
داستان آبیدیک
loading capacity
lodɪŋ kəpæsɪti
فارسی
1
عمومی
::
ظرفیت، گنجایش(بار گیری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LOAD TIME
LOAD UP
LOAD WITH
LOADED
LOADED DICE
LOADED FOR BEAR
LOADED LANGUAGE
LOADED QUESTION
LOADED TO THE BARREL
LOADED TO THE GILLS
LOADED WITH GOD'S ME
LOADED WITH HONOURS
LOADER
LOADING
LOADING AREA
LOADING CAPACITY
LOADING CURVE
LOADING FACILITIES
LOADING HISTORY
LOADING IN BRANCH INVENTORY
LOADING ISLAND
LOADING ROUTINE
LOADMASTER
LOADMASTER DUTIES
LOADSTAR
LOADSTONE
LOAF
LOAF AROUND
LOAF AWAY
LOAF OF BREAD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید